۱۳۹۲ بهمن ۱۳, یکشنبه

مصاحبه سارا زواره ای با بصیر فقیه نصیری ، موسیقی دان و عضو ثابت گروه موسیقی لغزش عارفانه


از دید من در هنر از یه مرحله ای به بعد این مخاطب هست که باید تلاش کنه و "
خودش رو بالا بکشه و هنرمند سطح هنرشو پایین نمی اره تا همه فهم و عامه پسند 
"بشه 


شهریورماه هزارو سیصدو نود ویک بود که شرکت 
آواخورشید ( فروشگاه بتهوون)  نخستین آلبوم
 گروه لغزش عارفانه ،با عنوان ساکن روان را منتشر کرد.
 عنوان انگلیسی این گروه است در عرصۀ بین المللی موسیقی).Mystical Mistake*(


آلبومی از اشعاررنگ گرفته با موسیقی .برایم تعجب برانگیز بود که در میان هیاهوی آلبوم ها و ترانه هایی که هر روز از ایران در وب سایت ها و شبکه های مختلف می شنیدم سخنی از لغزش عارفانه نبود و مگر گاهی گداری می توانستم یکی از آهنگ هایشان را بر روی صفحۀ  فیس بوک بصیرفقیه نصیری ،یکی از اعضای ثابت گروه پیدا کنم. از سال ها پیش بصیر را می شناختم و توانمدی و استعداد هنریش برایم پوشیده نبود. از او خواستم تا ساعتی را باهم به گفتگو حول موسیقی اش ،گروهشان و زندگی هنریش ،بپردازیم. آنچه می خوانید نتیجۀ گفتگوی من است با بصیر..

بصیرفقیه نصیری و احسان غلامی بیرقدار اعضای اصلی تشکیل دهندۀ گروه لغزش عارفانه ،در سال هشتاد و یک هنگامیکه هردو دانشجوی فوق دیپلم موسیقی بودند ،همکاریشان را آغاز می کنند.





 تا سال هشتادو چهار موفق می شوند با خلق هجده اثر موسیقایی بر روی اشعار معاصر شاعرانی چون پرویز ناطق خانلری،یدالله رویایی،منوچهرنیستانی،کیومرث منشی زاده،احمدشاملو و فروغ فرخزاد نخستین آلبوم مشترکشان را که هفت سال بعد توان انتشارش را می یابند، آماده نمایند..

بصیر که شناخت موسیقی را از پنج - شش سالگی در کنارپدری هنرمند و اهل ساز، آغاز می کند پس از چند سال برای فراگیری 
جدی تر موسیقی به شاگردی آندره مرادیان در می آید و هشت سال زیر نظر وی به تحصیل پیانو می پردازد.حدودا پانزده ساله است که به سفارش استادش همزمان شاگرد مجید علیزاده می شود تا بتواند از او سلفژ،هارمونی ،کنترپوآن و غیره بیاموزد.به گفتۀبصیر آشنایی اش با مجید علیزاده یکی از نقاط عطف در زندگی موسیقایی وی تلقی می شود.


بصیر عاشق موسیقی است  پیانو برایش معنای زندگی دارد. یکبار وقتی هجده ساله و دانش آموز دورۀ پیش دانشگاهی رشتۀ ریاضی است در آدیشن نوازندگی، هنگام اجرای سونات طوفان بتهوون ،دچار خطا می شود وهمین خطا مسیر زندگی تحصیلی اش را به کلی تغییر می دهد. او آبان ماه آن سال ترک تحصیل می کند و خود را در اتاقی با پیانو اش حبس می کند و به تمرین مداوم می پردازد. پس از اتمام مقطع کاردانی موسیقی ، در کنکورکارشناسی  هنر رتبۀ پنج کشور می شود و پس از اتمام کارشناسی نوازندگی پیانو ،با رتبۀ یک کشوری وارد مقطع کارشناسی ارشد آهنگسازی می شود. پس از اتمام درسش در این مقطع در سال نود و دو ،زمانی که در کشور ترکیه برای نخستین بار قهرمانان کودکیش ،گروه پینک فلوید را بر روی استیج می بیند ،تصمیم می گیرد که فعلا به جای ادامۀ تحصیل در مقطع دکتری ،بیش از پیش به روی استیج برود و بتواند با مخاطبانش ارتباط نزدیک تری داشته باشد.

از بصیر دررابطه با فعالیت های استودیویی اش پرسیدم و افرادی که بیشترین همکاری را با آنها داشته است. آیا می توانیم منتظر آلبوم تازه ای باشیم؟ آیا کاری در راه است؟
او اشاره می کند به آلبوم صدای سکوت، زمانی که بصیرهفده ساله برای نخستین بار به انتخاب مجید علیزاده در استودیو پیانو می نوازد ،آلبومی از موسیقی فیلم های مطرح با تنظیم مجید علیزاده.
پس از آن اشاره ای دارد به آلبوم شیدایی درون .کاری مشترک از او و فرشاد رمضانی .بصیر اضافه می کند، این کار در اصل برمی گردد به سال هشتادو سه یعنی حدود نه سال پیش ،که به دلایل مختلفی از هزینه ها تا گرفتن مجوز و غیره تا کنون بیرون نیامده ولی منتظرهستیم که به زودی توسط شرکت آوای باربد دریک بستۀ محتوی دو سی دی وارد بازار شود. آهنگسازی 
سی دی یک را کاوه یغمایی انجام داده و آهنگساز سی دی دو من هستم.
در این میان او از کنسرتهای عمومی و خصوصی و اجراهایش به عنوان نوازنده ی پیانو در آلبوم هایی در سبک های مختلف موسیقی نام میبرد. همچنین از تک آهنگهایی که برای خوانند گان مختلف ساخته است. میگوید: این آثار اغلب آهنگسازی بر روی اشعار نو به سبک خودم بوده و برخی هم تنظیم قطعات قدیمی و فولکلور با دیدی جدید از نظر هارمونی و رویکردهای آهنگسازانه بوده است. همچنین گروه لغزش عارفانه  در حال حاضر در حال ضبط دومین
آلبوم خود است. 

گفتی که آلبوم ساکن روان بیشتر از یک سال است که وارد بازار شده، استقبال مردم چطور بوده؟ آیا توانسته ایدموسیقی تان را به مخاطب های واقعی آثارتان معرفی کنید؟ آیا رسانه هایی
 چون رادیو یا تلویزیون تلاشی در راستای شناساندن موسیقی شما به مردم داشته اند؟در رابطه با برگزاری کنسرت  چطور؟
سال هشتادوهشت پیش از انتشار آلبوم کنسرتی در یک کلیسا داشتیم که نوازندگان: من بودم که پیانو می نواختم، ایمان جعفری پویان نوازندگی کلارینت را برعهده داشت،علی جعفری پویان ویلن، سهیل فقیه نصیری برادرم گیتار الکتریک می نواخت،شقایق صادقیان فلوت و احسان هم خواننده بود و باید بگم به نظرم استقبال خیلی خوبی شد.
همینطور دهم آبان همین امسال هم که در تالار ایوان شمس اجرا داشتیم که یک کوارتت زهی به ما اضافه شد و ریتم سکشن هم داشتیم از بیس و پرکاشن و آنقدر بازخوردهای فوق العاده ای گرفتیم چه از طرف مخاطب موسیقی دوست و چه دوستان موسیقی 
دان که برای خودم قابل باور نبود.



  در رابطه با رسانه های ملی  که متاسفانه نه،حمایتی آگاهانه و برنامه ریزی شده از هیچ نوع موسیقی ای نیست.

ببین ما تو یه کشوری داریم موسیقی کار می کنیم که هنوز برسر اینکه موسیقی حلال هست یا حرام اختلاف نظر هست. پس کارماهایی که واقعا به موسیقی عشق می ورزیم و تو این فضا داریم اونم یه نوع خاصی از موسیقی رو پیگیری میکنیم خیلی دشوارتر می شه. در ضمن سلیقۀ عمومی جامعه هم موسیقی بازاری و پاپ هست و در نتیجه  شانس شناخته شدن این نوع موسیقی ها کمتره. ولی الانا داریم میبینیم که به تدریج موسیقی ما و کلا این جنس موسیقی هایی که میشه گفت تفکری رو دنبال میکنن و صاحب اندیشه ان دارن بین مردم ریشه میدوونن و هر کدوم از علاقه مندای این سبک هم خودشون با اطلاع رسانی به دوستان و آشناهاشون طیف وسیع تری از مخاطب رو به وجود میارن.
 با این حال من هرچند سبک های مختلفی کار کرده ام اما چند سالی هست که از  صنعت  آهنگسازی موسیقی  پاپ فاصله گرفتم و با امرار معاش از طریق تدریس این فرصت رو به خودم دادم تا آهنگسازی رو که عاشقانه دوست دارم و در سطحی که برای خودم متعالی هست انجام بدم.
ه.
برای من شخصا اینکه پنج نفر مخاطب داشته باشم یا یک میلیون نفر فرقی نمیکنه البته که دلم میخواد همدلای بیشتری تو این سبک موسیقی که میپسندم و میسازم داشته باشم ولی منظورم اینه  که حس رضایتمو از درونم و کاری که بهش عشق میورزم میگیرم حالا مخاطبم ایشالا پیدا میشه. من فکر میکنم هنرمند باید صاحب اندیشه باشه و دغدغه ی یافتن پاسخ برای چراهای درونشو داشته باشه اونوقت عمق و بینشش ناخودآگاه تو اثرش نمود پیدا میکنه. چون نواختن ساز یا دونستن موسیقی به تنهایی و الزاما باعث ایجاد درک و شعور در هنرمند نمی شه و متاسفانه خیلی زیاد هستن موسیقی دان هایی که اگه ساز رو از دستشون بگیری متوجه نمیشی که هنرمندن یا مثلا بقالن.
هرچند من دوست دارم به مخاطبم نزدیک باشم و اجرای زنده داشته باشم و این حق مخاطب هست که بتونه موسیقی مورد علاقه اش رو از نزدیک و زنده بشنوه ،ولی مشکلاتی وجود داره که این کارو دشوار میکنه مثلا اینکه بخوای تمام مراحل کار از آهنگسازی تا تبلیغات و فروش وبرگزاری کنسرت و هماهنگیا وکارای دیگه رو خودت انجام بدی واقعا فرسایندست.
بصیر ،ایرانی هایی که ساکن ایران نیستن چطور می تونن به موسیقی شما دستیابی داشته باشن؟ آیا وب سایتی هست که بشه با مراجعه به اون کارهای شما رو خریداری کنن؟و اینکه آیا برنامه داریدکه بیرون از ایران اجرایی داشته باشید؟
آره کارها روی آی تیونزموجود هست و همینطورچند وب سایت دیگه. و در رابطه با کنسرت هم فکر می کنم بتونیم در آیندۀ نزدیک احتمالا در کشور آلمان روی استیج بریم.

مصاحبه ام با بصیر فقیه نصیری- ژانویه 2014 –لندن/تهران
(سارازواره ای-صدای لندن)

لینک صفحۀ فیس بوک گروه لغزش عارفانه ( میستیکال میستیک)



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر