۱۳۹۳ مهر ۱۷, پنجشنبه

مصاحبهء سارا زواره ای با نیما نواپور،موسیقی دان، نوازنده، مدرس ومترجم کتاب های آموزش درامز- ساکن ایران






متولد کرمانشاه است.خانواده اش تا چهارسالگی او در کرمانشاه اقامت داشته اند. پس از آن چند سالی از کودکی را درشهر تهران اقامت داشته و هشت ساله است که خانواده به  شیرازنقل مکان می نمایند. در خانواده ای اهل شعر و آواز در کنار پدری ارتشی بزرگ شده است. ازپدر بزرگ گرفته تا پدر و خواهرش همگی صاحب صدای خوبی بوده و آواز می خوانده اند، تا آنجا که خواهرش از طرف مدرسه انتخاب می شود تا در تلویزیون دوران پهلوی ترانه ای را برای  کودکان اجرا نماید.
 نیما با موسیقی سنتی و پاپ ایران به دوران نوجوانی می رسد. در مسابقات سالیانهء موسیقی مدارس که در سطح استانی و بین استان های ایران برگزار می شده ،با اجرای آثاری چون ترانهء مرداب ساختهء حسن شماعی زاده و یا آثاری از ستار و عقیلی در مسابقات طی دوسال موفق به کسب مقام های نخست و دوم می شود.
چهارده ساله است که به دلیل کار پدر همراه خانواده مجددا به تهران مهاجرت می کند واز آن زمان تا  به امروز ساکن تهران بوده است.
سکونت در شهر تهران و گرایش موسیقایی او به موسیقی دیسکو و فضای جدیدی که تجربه اش می کرده از نیما یک شنوندهء حرفه ایه موسیقی می سازد.وی که عاشق خرید آلبوم های تازهء غربی بوده در راستای جمع آوری جدیدترین رکورد ها در یک میهمانی با فروشندگان فروشگاه فراورده های موسیقی با نام استریو نورا آشنامی شود و تنها چند هفته بعد از دیدارشان ، به دنبال تماس تلفنی مسئولان فروشگاه با نیما که از وی می خواهند برای شنیدن آلبومی که به تازگی وارد ایران شده سری به فروشگاه بزند، وی با شنیدن ترانهء
Shine on the crazy diamond  
از آلبوم
Wish you were here
گروه پینک فلوید، مصمم می شود تا زندگی اش را به عنوان یک نوازندهء حرفه ای ادامه دهد.نیما که تا آن زمان سازی نمی نواخته دو سالی را به شنیدن موسیقی می گذراند تا اینکه ساز درامز را بیشتر از هر سازی با روحیاتش نزدیک می بیند ،برای نوازندگی درامز عزم جزم می کند. به قول خودش بهار همان سالی که در ایران انقلاب شد،وی نوازندگی درامز را  آغاز می کند و چند ماهی را در آموزشگاه موسیقی  هوشمند واقع در پیچ شمیران و با مدیریت آقای هوشمند به تحصیل درامز می پردازد که با وقوع انقلاب 57 آموزشگاه تعطیل می شود و نیما مجبور به ترک کلاس های آموزشی می شود." از اساتید آن آموزشگاه زیاد به خاطر نمی آورم فقط اسم استاد درامزم هوشمند پوریان  بود و آقای بقراط صادقان هم گیتار تدریس می کردند".وی که دوران دبیرستان را در هنرستان صنعتی تحصیل می کرده به عشق موسیقی و اینکه می دانسته جز موسیقی چیزی در زندگی اش معنا ندارد ،هنرستان را ترک می کند و تا امروز درست 36 سال است که نیما به نوازندگی درامز مشغول بوده 
است.


با وقوع انقلاب نیما مدتی زیر نظر فرامزعلیمردانی به فراگیری نوازندگی درامز می پردازد.
وی که در سال 57 و زمانی که می رفته تا به صورت جدی راهش را در موسیقی آغاز کند،برای تمرین یک پد تمرین تهیه نموده بوده است.
)Drums Practice pad set)
وتا سال 1374 که بتواند ساز اصلی اش را که به سبب بسته بودن فضای موسیقی ایران در سال های بعد از انقلاب و سال های جنگ تا آن زمان موفق به تهیه اش نبود، خریداری کند، بسیاری از روزها را روی سطح پتوی تا شده و هرجا که می توانسته به تمرین می پرداخته است. نیما برایم می گوید که چطور بسته بودن فضا برای اجرای موسیقی سبب می شود تا وی و چند تن از دوستان نوازنده اش برای آنکه بتوانند جایی برای ارائهء عمومی موسیقی  داشته باشند با وجود ریسک و خطرات شرکت در عروسی ها و میهمانی ها و اجرای موسیقی دردههء 60 ایران،برای آن ها که هیچ استیجی برای ارائه و محک توانمندی نوازندگی خود در برابر مردم را نداشته اند و نیز برای گذران زندگی به عنوان یک موسیقی دان و یک نوازنده راهی جز این نمی دیدند ، تصمیم می گیرند تا از این راه برای اجرای گروهی و زنده در برابر بینندگان فرصتی برای پیشرفت توان نوازندگی خود بدست آورند.
حالادر شهر تهران که پیش از سال 57 می توانستی با مراجعه به فروشگاههایی چون استریو نورا، استریو تومبا،استریو سانی و غیره هر آنچه از فرآورده های موسیقی را که مورد نیاز یک موسیقی دان یا هنرآموز موسیقی بود،تهیه کنی ،تبدیل شده بود به فضایی که هیچ منبع آموزشی برای فراگیری نوازندگی درامز نمی یافتی. مثل امروز نبود که به کمک اینترنت این چنین منابع آموزشی در دسترس همگان باشد. اگر کسی هم سازی داشت همه مربوط به سالهای قبل از انقلاب بود. خاطرم هست که یکبار برای مدت سه هفته توانستم ساز استادم را قرض بگیرم و در همان سه هفته با خیلی از دوستان هنرمند نوازنده برای خودمان و به صورت خصوصی اجراهایی داشتیم.


رفته رفته با پایان جنگ ،فضا هم برای کار موسیقی بازتر شد و نوازندگان بیشتری توانستند با هم آشنا شوندو ارتباط برقرار کنند که فرشید اعرابی که هنوز هم با وی همکاری دارم و با هم آلبوم به رنگ شب را در سبک هوی متال کارکردیم ،یکی از همان هنرمندان آن دوران است. همچنین آن زمان با هنرمندی به نام صدرالدین طاهری آشنا شدم که دوستی و همکاری مان تا امروز ادامه داشته و آلبومی با هم کار کردیم در سبک فیوژن که اخیرا وارد بازار شده.


از نیما می پرسم که راه موسیقی اش را پس از دوران جنگ به چه صورت ادامه داده است؟

و اما اینکه راهم راپس از جنگ چگونه ادامه دادم، خوب کارم دو بخش بود ، یکی فعالیت تدریس و دیگری فعالیت اجرا که گاه در ضبط استودیویی بود و گاه روی استیج.
من تدریس درامز را از سال 1373و به صورت خصوصی آغاز کردم و از سال 1380 تا امروز در آموزشگاه های موسیقی مشغول تدریس هستم ومی شود گفت در حدود  20 سال است که به آموزش نوازندگی درامز می پردازم. هرچند تخصصم را نوازندگی درامز در سبک راک ومتال و زیر شاخه های راک می دانم اما امروز برخلاف گذشته که خیلی نسبت به سبک موسیقی با تعصب برخورد می کردم ، دید باز تری دارم و همانگونه که از نوازندگی هوی متال لذت می برم از نوازندگی فیوژن هم می توانم لذت ببرم.
در رابطه با امر نوازندگی در آلبوم های هنرمندان دیگر، به گمانم سال 1370 بود که همکاری ام را با مهدی سپهری آغاز کردم و پس از آن مدت سه سالی را با قاسم افشار همکاری داشتم که غیر از تهران در جزیرهء کیش هم باهم اجرایی داشتیم. ونیز سال 1377 بود که اولین جشنوارهء موسیقی پاپ ایران برگزار شد که در آن جشنواره نیز به همراه قاسم افشار روی استیج رفتم و همینجا ذکر کنم که پس از آن به سبب فضایی که در موسیقی پاپ ایجاد شد وحواشی اینگونه برنامه ها و غیره که خودت می دانی، سعی کردم از این جشنواره ها به طور کل فاصله بگیرم.


حقیقتش آنقدر باهنرمندان مختلفی ساز زده ام که بسیاری را در خاطر ندارم، اما سعی می کنم تا حد امکان به 
یاد بیاورم که با چه افرادی همکاری داشته ام.
در چند آلبوم با بابک امینی همکاری داشته ام از جمله آلبوم های آبی باران (نیما در رابطه با این آلبوم چنین توضیح می دهد که نخستین آلبومی است که پس از انقلاب 57 ایران، ضبط درامز در آن به صورت زنده بوده و به طور رسمی منتشر شده است) و سایه خود، همکاری با آقای مجید انتظامی در سمفونی خلیج فارس و چنداثر دیگر .همکاری در آلبوم شب شکن هنرمندی به نام اشکمهر، آلبوم همشهری خوبم ،کار هنرمندی به نام ثمین وطن دوست، آلبوم شب دلتنگی از حسین زمان،آلبوم فاصله ،کار محمد اصفهانی و بسیاری آلبوم ها و آثار دیگه.
و همچنین آلبومی که در استودیوی خانگی خودم این بار به زبان انگلیسی قطعات مورد علاقه ام را خوانده و ضبط کرده ام که شاید در این سال ها تنها فعالیت خوانندگی ام بوده است.

از نیما نواپور می پرسم،  مدت 20 سال است که به صورت خصوصی ونیز در آموزشگاه های موسیقی به تدریس نوازندگی درامز می پردازی، آیا این رشته در هیچ یک از دانشکده های موسیقی ایران تدریس می شود؟ و اگر نمی شود علتش را چه می بینی؟ چون از قرار معلوم بسیاری از نوجوانان و جوانان ایرانی دلشان می خواهد زندگی هنری شان را با این ساز ادامه بدهندو چه کسانی و با چه دلایلی رشته های تحصیلی در دانشکده های موسیقی ایران را تعیین می کنند؟
و نیز می پرسم که آیا در ایران جشنواره و یا مسابقاتی برگزار می شود که صرفا برای نوازندگان درامز باشد؟

خیر ،این رشته در هیچ دانشکده ای به عنوان یک رشتهء مستقل در نوازندگی ، تدریس نمی شود،و از قرار معلوم بیشتر تمرکز دانشکده های موسیقی برتدریس موسیقی اصیل و سنتی ایران و یا موسیقی کلاسیک غربی است و هنوز نوازندگی و اجرای موسیقی معاصر رشتهء تحصیلی مخصوص به خود در دانشگاه های موسیقی ندارد.هرچند که اگر داشت چه بسیار هنرجویانی که مشتاق هستند تا بتوانند نوازندگی سازو سبک موسیقی مورد علاقه شان را به صورت آکادمیک تحصیل کنند و  متاسفانه در حال حاضر چاره ای نیست جز اینکه از آموزشگاه های موسیقی استفاده نمایند.
در رابطه با جشنواره ویا مسابقات درامز دیده ام که در سال های اخیر انجمنی با نام انجمن نوازندگان درامز فعالیت هایی داردو من بیشتر از طریق فیس بوک در جریان کارشان هستم تا حضوری.


نیما برایم بگو که چند درصد هنرجویانی که برای فراگیری نوازندگی درامز به تو مراجعه دارند را دخترهای نوجوان و یا خانم ها تشکیل می دهند؟
خیلی متغیر است و بستگی به زمان دارد.بیشتر مثل یک موج است.گاهی تعداد آن ها خیلی زیاد است و گاهی کمتر. اما بسیاری به دلیل ندیدن آینده ای روشن برای نوازندگی شان در این جامعه ،پس از مدتی درامز را رها می کنند ،اما هستند نوازندگان بسیار خوب خانم که پیگیر ادامه می دهند و راهشان را خودشان می سازند.

مراحل فراگیری درامز در کلاس های تو چگونه است؟ گفتی که راک و متال درس می دهی، شاگردانت بیشتر از چه الگوهای موسیقایی استفاده می کنند،ایرانی یا غیر ایرانی؟

بیشتر شاگردانم ازسطح بسیار مقدماتی با من فراگیری درامز را آغاز می کنند و زمانی که به مرحله ای رسیدند که بتوانند بنوازند، من خیلی وقت ها شخصا با گیتار الکتریک آنها را همراهی می کنم تا به این ترتیب همنوازی و نوازندگی گروهی را هم بیاموزند.


آیا گیتار الکتریک ساز دوم تو هست؟
بله ،ساز دوم ام است ،هرچند هیچگاه برای فراگیری اش معلم نداشته ام ،اما از آنجا که برادرم گیتار الکتریک می نواخت ،من هم خیلی اوقات از روی دست او و با گوش دادن نوازندگی گیتار الکتریک را آموختم.
گفتی که در سال های اخیر بیشتر زمان نوازندگی ات را به همکاری با فرشید اعرابی و صدرالدین طاهری می گذرانی، برایم از موسیقی تان و موضوعاتی که برای آثارتان انتخاب می کنید بیشتر بگو.
خوب کارهای فرشید که بیشتر جنبهء انتقادی و اجتماعی دارند و کارمان با صدری هم صرفا اینسترومنتال است و بی کلام.

روی استیج های زیادی در ایران برنامه اجرا کرده ای، از لحاظ استاندارد اجرا و صدا فضای استیج های ایران را چطور ارزیابی می کنی؟
دو کنسرت اخیر را که با فرشید اعرابی روی استیج بودم، یکی در سالن برج میلاد و دیگری در اریکه برگزار شد، شخصا فضای سالن اریکه را بیشتر می پسندم با این حال به نظرم استیجی که طبق استانداردهای صوتی ساخته شده باشد نداریم .در امر صدای سالن ها از دید من یک عامل بسیار مهم حضورصدابرداران حرفه ای است که نمی گویم در ایران نداریم اما باید برای سالن ها صدبرداران حرفه ای تری در نظر گرفته بشوند تا کیفیت صدا آن چیزی باشدکه می خواهیم به استاندارد بین المللی نزدیک باشد.

آیا هیچ پیش آمده که با موسیقی دانان و هنرمندانی از سایر ملیت ها و خصوصا در خارج از ایران همکاری داشته باشی؟
من زیاد اهل سفر نبوده ام و به جز چند ماهی که در دبی برای کار اقامت داشتم که آنجا به طور تفریحی با چند نوازندهء دیگر اجرا داشتم،همکاری دیگری نداشته ام ،اما در سال 1382 از طرف شرکت یاماها به عنوان نوازندهء برگزیده انتخاب شدم که فکر می کنم این خود بیانگر سطح نوازندگی ام در آن زمان بوده است.

و آخرین سئوالم اینکه آیا کتابی در رابطه با نوازندگی درامز تالیف و یا ترجمه کرده ای؟
بله کتابی هست در رابطه با آموزش درامز ترجمه کرده ام و در حال حاضر در بازار هست و هنرجویان درامز از آن استفاده می نمایند.

مصاحبهء سارا زواره ای با نیما نواپور، موسیقی دان،نوازنده، مدرس و مترجم کتاب های آموزش درامز- ساکن ایران

لینک فیس بوک نیما نواپور

۱ نظر: